سیاست گلخانه ای غول های فناوری

عصر هوش مصنوعی و نیاز بی سابقه به انرژی
با گسترش سریع فناوریهایی نظیر هوش مصنوعی، پردازش ابری، و یادگیری عمیق، دیتاسنترهای جهان روز به روز تشنهتر از قبل میشوند. این زیرساختهای عظیم، که مغز متفکر هوش مصنوعی امروز هستند، دیگر با چند توربین بادی یا صفحات خورشیدی کوچک قابل تغذیه نیستند.
شرکتهای بزرگ فناوری نظیر گوگل، آمازون، مایکروسافت و متا اکنون با چالشی حیاتی روبهرو شدهاند: تأمین پایدار، بدون قطعی و هم زمان سازگار با محیط زیست انرژی. راهحل آنها؟ بازگشت به انرژی هستهای.
چرا غول های فناوری به نیروگاه های هسته ای پناه برده اند؟
رشد هوش مصنوعی بهویژه مدلهای مولد مانند GPT، DALL·E یا Imagen به قدرت پردازشی عظیمی نیاز دارد. فقط برای آموزش یک مدل زبانی پیشرفته، میلیونها کیلووات ساعت انرژی مصرف میشود. در چنین شرایطی:
- انرژی خورشیدی و بادی به دلیل وابستگی به شرایط جوی، نوسان زیادی دارند.
- باتریهای ذخیرهسازی انرژی هنوز به بلوغ صنعتی نرسیدهاند.
- خطوط انتقال برق در برخی مناطق، توان پاسخگویی به مصرف بالا را ندارند.
در نتیجه، شرکتها بهجای صبر برای توسعه نیروگاههای جدید، ترجیح دادهاند نیروگاههای اتمی موجود را خریداری کرده یا به صورت اختصاصی اجاره کنند. این اقدام نهتنها دسترسی بدونوقفه به برق را فراهم میکند، بلکه آنها را از رقابت با مصرفکنندگان عادی نیز خارج میسازد.

انرژی پاک یا ریسک محیط زیستی پنهان؟
در ظاهر، انرژی هستهای به دلیل تولید کمکربن، راهحلی سبز به حساب میآید. اما پشت پرده، نگرانیهای زیادی در جریان است:
- پایداری بلندمدت: مواد رادیواکتیو هنوز چالش مهمی برای دفن ایمن دارند.
- خطرات سیاسی و امنیتی: مالکیت نیروگاههای اتمی توسط بخش خصوصی، نگرانیهای راهبردی بهوجود آورده است.
- اخلال در بازار انرژی منطقهای: اختصاص دادن برق یک منطقه به یک شرکت خاص میتواند منجر به افزایش قیمت یا کمبود در بخش عمومی شود.
با وجود این نگرانیها، بسیاری از فعالان حوزه فناوری معتقدند بدون انرژی هستهای، توسعه هوش مصنوعی بهشکل پایدار ممکن نیست.
مقایسه انرژی هسته ای با سایر راهکارهای تامین انرژی
برای تأمین انرژی مورد نیاز پروژههای هوش مصنوعی و دیتاسنترها، چند گزینه اصلی پیشروی شرکتهای بزرگ فناوری قرار دارد که هرکدام مزایا و معایب خاص خود را دارند.
انرژی خورشیدی و بادی در صدر راهکارهای پاک و تجدیدپذیر قرار دارند. این منابع نهتنها آلایندهای تولید نمیکنند، بلکه هزینهی بهرهبرداری نسبتاً پایینی دارند. اما مشکل اصلی آنها ناپایداری است. تولید برق از خورشید یا باد وابسته به شرایط جوی است و در زمانهایی که هوا ابری یا بیباد باشد، عملاً خروجی آنها کاهش مییابد. این موضوع در پروژههای حساس مانند هوش مصنوعی که نیاز به برق پیوسته و بدون قطعی دارند، یک مانع جدی است.
از سوی دیگر، استفاده از برق شبکه عمومی همچنان یکی از سادهترین و در دسترسترین روشها برای تأمین انرژی است. اما مصرف بالا توسط شرکتهای فناوری، باعث افزایش فشار بر شبکه و رقابت با مصرفکنندگان خانگی و صنعتی میشود. همچنین، نوسانات قیمتی و احتمال قطع برق در شبکه عمومی، آن را به گزینهای غیرقابل اعتماد برای مصارف حیاتی تبدیل میکند.
در مقابل، انرژی هستهای گرچه همیشه با بحث و جدلهایی از نظر ایمنی و محیطزیست همراه بوده، اما یک ویژگی کلیدی دارد: تولید برق پایدار و پیوسته در حجم بالا. نیروگاههای هستهای میتوانند بدون وابستگی به شرایط آبوهوایی، به صورت ۲۴ ساعته برق مورد نیاز دیتاسنترها و زیرساختهای پیشرفته را تأمین کنند. با اینکه هزینه ساخت و نگهداری آنها بالا است و مسائلی مثل دفع زبالههای رادیواکتیو و خطرات ایمنی مطرح است، اما بسیاری از کارشناسان آن را تنها راه واقعگرایانه برای پاسخ به نیازهای انرژی در عصر AI میدانند.
در مجموع، انتخاب بین این گزینهها به اولویت شرکتها بستگی دارد: اگر پایداری و توان بالا اولویت باشد، انرژی هستهای برنده است. اگر محیطزیست و پاک بودن مهمتر باشد، انرژیهای تجدیدپذیر انتخاب بهتری هستند — البته با سرمایهگذاری روی سیستمهای ذخیرهسازی انرژی و زیرساختهای هوشمند.

جمع بندی
جهان امروز در آستانه یک تغییر پارادایم انرژی قرار دارد. جایی که غولهای فناوری دیگر فقط تولیدکننده نرمافزار نیستند، بلکه بازیگران اصلی زیرساختهای انرژی نیز به شمار میروند. گرچه بازگشت به انرژی هستهای ممکن است راهکاری منطقی برای مقابله با بحران انرژی در دوران AI باشد، اما این مسیر نیازمند شفافیت، مقرراتگذاری هوشمند و ارزیابی زیست محیطی جدی است.
آیندهنگری بدون اقدام مسئولانه، ممکن است ما را از هوش مصنوعی به «جهالت زیستمحیطی» سوق دهد.
منبع: Washington Post , TechSpot ,Reuters
اولین دیدگاه را ثبت کنید